توضیحات
خلاصه داستان:
زندگی هزل از زمان تشخیص سرطانش با مرگ گره خورده است، اما وقتی با پسری به نام آگوستوس واترز آشنا میشود، زندگی و مرگش دوباره از نو رقم میخورد. آنها مدام به عبارت از پس زندگی برآمدن فکر میکنند و به تمام چیزهای غیرممکنی که بعداً معلوم میشود میتوان از پسشان برآمد. آنها میخواهند از پس عشقشان بربیایند، حتی اگر خورشید یک روز زمین را به درون خودش بکشد و نابود کند و … همهچیز فراموش بشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.